روایت استاد دانشگاه ایتالیایی

از سفر به ایران: کنار دریاچه چیتگر، انگار پاریس است/ بلیت ما را حساب کردند

“اوگو باردی” استاد شیمی دانشگاه “فلورانس” ایتالیا در اکتبر ماه سال جاری میلادی به همراه همسرش سفری یک هفته ای به ایران داشته و نتایج مشاهدات خود را درباره ایران نوشته است. این استاد ایتالیایی در مطلبی مبسوط نوشته است: “ایران کشوری است که چیزی از جذابیت‌های خود در زمان‌های قدیم را حفظ می‌کند، زمانی

کد خبر : 35
تاریخ انتشار : پنجشنبه 9 آبان 1398 - 13:43
از سفر به ایران: کنار دریاچه چیتگر، انگار پاریس است/ بلیت ما را حساب کردند

“اوگو باردی” استاد شیمی دانشگاه “فلورانس” ایتالیا در اکتبر ماه سال جاری میلادی به همراه همسرش سفری یک هفته ای به ایران داشته و نتایج مشاهدات خود را درباره ایران نوشته است.

این استاد ایتالیایی در مطلبی مبسوط نوشته است:

“ایران کشوری است که چیزی از جذابیت‌های خود در زمان‌های قدیم را حفظ می‌کند، زمانی که داستان این کشور بیشتر افسانه‌ای دور و دست نیافتنی (برای غربی‌ها)بود. در این زمان هم، تا حدودی این کشور دست نیافتنی و دور باقی مانده است و البته کشوری که نمی‌توان از آن چشم پوشی کرد، به خاطر یک سلسله وقایع: از انقلاب سال ۱۹۷۹، بحران گروگانگیری، جنگ عراق و ایران از ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ و آخرین نمونه آن تشنج سیاسی این کشور در وقایع سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) که شعله‌های آن رو  به سردی گرایید. اما کشور به وضوح در حال پیشرفت است، به خصوص در روابط خود با غرب.

برای هر کسی، از جمله شاید خود ایرانیان، غیرممکن است که هر آنچه را که در کشور خود می گذرد ارزیابی کند. مطمئناً ایران پیچیده، متغیر و جذاب است، شاید به همان اندازه که در زمان “مارکو پولو” (تاجر ونیزی) بود. اینها یادداشتهایی از سفر به تهران است که در اکتبر ۲۰۱۹ به مدت یک هفته به همراه همسرم به آنجا سفر کردم.

“اوگو باردی” استاد دانشگاه فلورانس ایتالیا

روایت استاد دانشگاه ایتالیایی از سفر یک هفته‌ای به ایران

اولین احساسی که هنگام ورود به تهران دارید، “شلوغی” است: ترافیک سنگین، جمعیت زیاد، حرکت و سر و صدا در همه جا. اما بلافاصله پس از این حس، زمان زیادی طول نمی‌کشد که متوجه می‌شوید این شلوغی و هرج و مرج، دوستانه است. بخصوص اگر اتفاقاً ایتالیایی باشید، سریعاً احساس سردرگمی می‌کنید. تهران بازارهای عجیب و غریبی دارد و در حومه‌های غیر مرکز شهر ساکت‌تر است و در مکان‌هایی مانند مراکز خرید در نزدیکی دریاچه آزادی {دریاچه چیتگر} بسیار مدرن است، جایی که می‌توانید فکر کنید در پاریس هستید.

ایران کشوری بسیار دوستانه است. این غیر منتظره نیست که در اکثر نقاط جهان، مردم محلی به طور عادی قادرند بازدیدکنندگان خارجی واقعی را از تصویری که تلویزیون به آنها ارائه می‌دهد جدا کنند. بیشتر مردم در همه جا اگر احساس تهدید نکنند یا احساس کنند که مورد کلاهبرداری یا سرقت قرار نمی‌گیرند‌، طبیعتاً دوستانه هستند. اگر به عنوان یک بازدید کننده، شما به روشی دوستانه به آنها نزدیک شوید، تقریباً همیشه به همان روش تلافی می‌کنند. در ایران، اغلب دولت‌های غربی (و البته به دلایل منطقی) به عنوان دولت‌های شیطانی تلقی می‌شوند، اما این موضوع برای بازدید کنندگان خارجی صدق نمی‌کند.

فقط برای اینکه شما را با منش ایرانیان مطلع کنم، بگذارید داستانی  را برای شما تعریف کنم. من با همسرم در یک رستوران محلی در خیابان میرزا کوچک خان تهران (یک رستوران عالی) نشسته بودیم. در آنجا با مشتری دیگر ایرانی که معلوم شد مهندس عمران است وارد گفتگو شدیم. وقتی فهمید که قصد داریم موزه ” آبگینه”   تهران را ببینیم، ما را تا آنجا همراهی کرد و سپس اصرار کرد که پول بلیت‌های ما را بپردازد و این تنها نمونه در تجربه ما در تهران نبود. این رفتار دوستانه حتی با گردشگران آمریکایی (که دولت‌شان در ایران با لقب شیطان بزرگ نواخته می‌شود) هم انجام می‌پذیرد.

البته برای یک خارجی ممکن است تشخیص تنش‌های اجتماعی زیر پوستی مشکل باشد اما آنچه می‌توانم به شما بگویم این است که در تهران هیچ وضعیت و کنترل امنیتی سنگینی ندیدیم، برخلاف آنچه در بسیاری از شهرهای غربی مشاهده می‌کنید. ما حتی از جلوی محل سکونت رئیس جمهور “حسن روحانی” در یک ساختمان در منطقه شمالی تهران رد شدیم: به نظر می‌رسید امنیت اقامتگاه رئیس جمهوری ایران فقط با تعدادی پلیس که در اطراف ساختمان ایستاده‌اند تامین می‌شود؛ البته ممکن است اقدامات امنیتی غیرقابل مشاهده دیگری نیز در این مکان بوده باشد که ما ندیدیم. اما نکته چشمگیر این است که به نظر می‌رسد آنها در حوزه امنیتی نگرانی جدی ندارند.

مناظر شهری تهران

روایت استاد دانشگاه ایتالیایی از سفر یک هفته‌ای به ایران

از نظر تنش‌های اجتماعی، نکته بارزی که یک فرد غربی درباره ایران به ذهن می‌آورد، دقیقاً مانند همه کشورهای اسلامی، وضعیت زنان است. ایران و عربستان سعودی احتمالاً تنها کشورهای جهان هستند که هنوز طبق قانون سنت اسلامی پوشش حجاب اسلامی زنان را اجرا می‌کنند. با این حال، به نظر می‌رسید دوره کنترل‌های پلیسی حجاب زنان در ایران به سر آمده باشد.

در ایران، اگر زنی دوست دارد چادری سیاه بپوشد که باعث شود او مانند یک راهبه اروپایی به نظر برسد، آزاد است و این کار را انجام می‌دهد اما بیشتر زنان ایرانی، حداقل در تهران، تمایل دارند که قوانین را به صورت خلاقانه تفسیر کنند. آنها یک روسری به عنوان نمادی از حجاب روی سر خود می‌اندازند که غالبا نیمه‌ای از سر آنها را می‌پوشاند و غالباً سبک و با رنگ روشن است. لباس زنان نیز غالبا رنگی است و زنان نیز به طور گسترده لباس جین می‌پوشند.

همسرم می‌گفت که پس از گذشت چند روز در تهران، او احساس راحتی در پوشیدن حجاب کرده و حتی در اواخر به طور عجیبی احساس می‌کرد به اروپا بازگشته است.

البته، تأثیرات مشاهدات ما در طول یک هفته ممکن است به شدت گمراه کننده باشد اما به نظر می‌رسد آنچه که من از نظر ساختار اجتماعی کشور ذکر کردم با داده‌ها مطابقت دارد.

در ایران، زنان از نظر مشارکت در نیروی کار همچنان اقلیت هستند اما نقش آنها در مقایسه با سایر کشورهای خاورمیانه مهم‌تر و بزرگ‌تر است. همچنین به نظر می‌رسد که شکاف جنسیتی در ایران به سرعت در حال پر شدن است.

البته، ایران یک کشور نسبتاً فقیر است: از نظر تولید ناخالص داخلی به ازای هر نفر (PPP) ، تقریباً به اندازه نیمی از ایتالیا و یک سوم ارزش ایالات متحده را در اختیار دارد. با این وجود، از نظر برابری اجتماعی، با در نظر گرفتن شاخص‌هایی چون “ضریب جینی”، ایران از ایالات متحده بهتر است، اگرچه نه به خوبی ایتالیا. ایرانیان همچنین خدمات بهداشت عمومی خوبی دارند.

سیستم آموزشی یک کشور نشانگر خوبی از انسجام اجتماعی است: دولت‌های دیکتاتوری هیچ علاقه‌ای به شهروندی تحصیل کرده ندارند. آنها ترجیح می‌دهند شهروندان خود را از بین ببرند یا از آنها به عنوان سپر انسانی استفاده کنند.

در عوض، ایران در این منطقه می‌درخشد و دولت به همه شهروندان امکان آموزش رایگان می‌دهد، که نتایج چشمگیری به بار آورده است. حدود ۴٫۵ میلیون دانشجو در دوره‌های دانشگاهی ثبت نام کرده‌اند که فقط در مقام مقایسه اندکی کمتر از میزان دانشجویان در ایالات متحده آمریکا و به مراتب بیش از تعداد دانشجویان مشغول تحصیل در دانشگاه‌های ایتالیاست. ایران یکی از بزرگ‌ترین نسبت دانشجویان با نیروی کار را در مقایسه با هر نقطه از جهان را دارد.

البته برای ارزیابی سیستم آموزشی ایران باید سطح علمی دانشگاه‌ها را در نظر بگیرید و درست است که  در حال حاضر کیفیت دانشگاه‌های آنها مشابه دانشگاه‌های معروف و معتبر غربی نیست اما به نظر می‌رسد در دانشگاه‌هایی که من بازدید کردم، افراد شایسته استخدام شده‌اند و سطح تحقیقات خوب است.

همچنین در مؤسسات تحقیقاتی که از آنها بازدید کردم، به طور گسترده زنان مشغول کار بودند، اگرچه در اروپا نیز چنین است اما هنوز جایگاه‌های سطح بالا بیشتر در اختیار مردان است. این وضعیت ممکن است به سرعت تغییر کند.

مناظر شهری تهران

روایت استاد دانشگاه ایتالیایی از سفر یک هفته‌ای به ایران

اسلام همچنین جزئی از فرهنگ ملی ایران است: بازدید از ایران در زمان برگزاری مراسم اربعین به شما ایده‌هایی می دهد که درباره اهمیت برخی از آداب و رسوم دینی درک بیشتری پیدا کنید: شما نیازی نیست که یک مسلمان شیعه باشید تا بفهمید که احساسات اینها چقدر عمیق است. سنت‌ها اجرا می‌شوند و چقدر می‌توانند جذاب باشند.

با این وجود، من می گویم که جامعه فعلی ایران به طرز چشمگیری “عرفی” است. من نمی توانم با کمیت مشخص درباره این فرضیه سخن بگویم، فقط آن را به عنوان یک تصور شخصی در نظر دارم.

در مورد وضعیت فعلی و چشم اندازها. سؤال اول جمعیت: تعداد شهروندان ایرانی از  ۸۰ میلیون نفر بیشتر شده و این روند رو به رشد است، اگرچه با سرعت کمتری: ایران به سمت پدیده “انتقال جمعیتی” خود حرکت می‌کند اما وارد این مرحله نشده است.

جمعیت شهرنشین‌تر و متراکم‌تر ویژگی بارز بسیاری از کشورهای غیر غربی است. این ممکن است یک مشکل جدی در آینده باشد: ایران یک کشور بزرگ است اما عمدتا خشک است و فقط بخشی از اراضی آن قابل کشت است. نتیجه این است که مواد غذایی باید از خارج وارد شود.

تاکنون این مساله مشکلی جدی پیش نیاورده: جهانی سازی امکان خرید مواد غذایی در هر نقطه را ممکن کرده است و نتیجه آن کم شدن پدیده گرسنگی و قحطی در سراسر جهان بوده است. اما اوضاع در حال تغییر است: جهانی سازی در حال اتمام است و ما ممکن است شاهد بازگشت به الگوهای پیش از جهانی سازی شویم که می گوید: “همسایه ات را گرسنه نگه دار تا او را وادار به تسلیم کنی”. به نظر می‌رسد مشکل تأمین مواد غذایی توسط دولت ایران به رسمیت شناخته شده است، از این رو تأکید بر تحقیقات در مورد شیرین کردن آب و مدیریت آب دارند. (اتفاقاً دلیل حضور من در تهران). اما فناوری شیرین کردن آب، هم‌اکنون برای ایران بسیار گران تمام می‌شود و صرفه استفاده در کشاورزی ندارد. در هر صورت، مدیریت آب یک عنصر اساسی در آینده ایران است.

سپس ، مسئله تولید نفت مطرح است. ایران در زمان اوج تولید نفت خود در سال ۱۹۷۸، حدود ۶ میلیون بشکه نفت استخراج می‌کرد و این کشور یکی از تولید کنندگان اصلی نفت در جهان تبدیل شده بود.

پس از انقلاب و جنگ ، این میزان در حدود نزدیک به ۴ میلیون بشکه در روز تثبیت شد. اما شما تأثیر تحریم‌های اقتصادی را می‌بینید: تولید ایران تقریباً نصف شده و صادرات تقریباً صفر شده است. با قیمت‌های فعلی نفت، این یک ضرر درآمد ده‌ها میلیارد دلاری است که برای کشوری با تولید ناخالص داخلی کمتر از ۵۰۰ میلیارد دلار، اصلا رقم ناچیزی نیست.

اما اقتصاد ایران این قابلیت را دارد که در برابر تحریم‌های آمریکا و از دست دادن درآمدهای نفتی مقاومت کرده و جان سالم به در ببرد: در این مدت تحریم‌های اخیر هم این موضوع را ثابت کرده؛ هر چند با مشکلات. اما به تعبیری مشخص، تحریم‌ها کاملاً هم بد نیستند: تحریم‌ها می‌تواند محرکی برای اقتصاد ایران باشد تا به مسیر درستی که باید حرکت کند، برود. این مسیر غیرقابل اجتناب است.

منابع ملی نفت بی‌نهایت نیست و از دست رفتن تدریجی تقاضا در بازار جهانی نفت در نهایت حتی بدون تحریم هم ایران را به سمت اقتصاد غیرنفتی سوق می‌دهد. این همان چالشی است که همه کشورهای جهان با آن روبرو هستند: نفت را رها کنید و به اقتصاد مبتنی بر انرژی تجدیدپذیر بروید. این یک چالش دشوار است که احتمالاً بدون آسیب و رنج برآورده نمی‌شود، اما انتخابی نیست. همه کشورها باید در این مسیر گام بردارند.

یکی از مشکلات آشکاری که در ایران دیدم، ” فقدان آگاهی از محیط زیست” است. البته محققان و اساتید دانشگاه و نخبگان از تغییرات آب و هوایی آگاه هستند، اما به نظر می‌رسد اکثر مردم ایران فکر می‌کنند که این فقط یک فریبکاری غربی به منظور تسلیم کردن آنهاست.

نمی‌توانم ایرانیان را به خاطر داشتن چنین ذهنیت مشکوکی به غرب، سرزنش کنم چون در سال‌های اخیر، دولت‌های غربی تمام تلاش خود را برای از دست دادن آخرین خرده اعتبار خود در دنیا صرف کرده‌اند. و نتایج به راحتی قابل تشخیص است: من از گروهی حدود ۳۰ نفر از دانشجویان دانشکده مهندسی دانشگاه تهران پرسیدم که فکر می‌کنند “گرتا تونبرگ” (دختر نوجوان سوئدی فعال محیط زیست) کیست؟ معلوم شد که هیچکدام تصوری از این که او کیست، ندارند.

پل فلزی طبیعت در تهران

روایت استاد دانشگاه ایتالیایی از سفر یک هفته‌ای به ایران

با این حال و به طور کلی، من نسبت به آینده ایران بدبین نیستم. ایران در مواجهه با چالش های  دشوار خود، مزایایی دارد. یکی این است که در مرکز منطقه نوظهور “اوراسیا” قرار بگیرد. مورد دیگر این است که  این کشور به سمت تولید انبوه انرژی های تجدیدپذیر به ویژه انرژی خورشیدی حرکت کند.

در پایان، من با ایده پیشنهادی حمید دباشی در “ایران ، تولد یک ملت” (۲۰۱۶) که در آنجا او خاطرنشان می‌کند که ایران پیش از این که یک کشور باشد، یک ملت بوده است؛ موافقم. ملت ایران با سنتهای فرهنگی و پیوندهای زبانی محکم همراه است. در گذشته‌ خود از چالش‌های عظیم جان سالم به در برده، و این شانس را دارد که از چالش‌های جدید پیش رو هم زنده بیرون بیاید.

برچسب ها :

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.